اساس نیوز : نه تنها در زبان فارسی، بلکه در خود غرب هم (که زادگاه و زمینهی اصلی تولد و رشد پدیدهی سکولاریسم است) از این اصطلاح، تعریف دقیقی وجود ندارد و برداشتهای نسبتاً گوناگونی از معنای آن وجود دارد؛ زیرا هم کاربرد و هم تعریفِ آن، در طول زمان تغییر کرده و مثل بسیاری از مفاهیم علوم انسانی، تعریف این اصطلاح، با توجه به حرکت تاریخی و جغرافیایی آن معلوم میشود. لوب و نیجک گفتهاند که مفهوم سکولاریسم در طول تاریخ خود، همیشه با نوعی ابهام و به صورت بحث برانگیزی به کار برده شده است[۲۴]. و با آنکه همهی جوامع غربی کم و بیش این روند را در شکلِ کلی خود، یکسان پیمودهاند، اما در زمینهی سیاسی، یعنی جدا شدن قلمرو دین و حکومت، راهها و شیوههای گوناگونی را برگزیدهاند و هر یک به دلایلی و تحتتأثیر شرایط خاصِ خود، به آن روی کردهاند.
معنی شعار «جدایی دین از سیاست» این است که هیچ فرد دیندار و معتقدی در صورت حفظ باورها و اعتقادات خود و اصرار و پافشاری بر آنها، نباید وارد عرصهی سیاست شود و یا هیچ سازمان و حزب سیاسی، نباید باورهای دینی داشته باشد و یا از اعتقادات دینیاش در عملکرد و فعالیت سیاسی خود بهره گیرد و یا آنها را به اجرا درآورد. در حالی که «سکولاریسم» در غرب، به این معنا نیست و در بسیاری از کشورهای اروپایی و آمریکا، سازمانها و احزابی وجود دارند که حتی نامشان بیانگر باورهای دینیشان و دخالت این باورها در کارهای سیاسی آنهاست؛ مثل: حزب دموکرات مسیحی در آلمان، یا در آمریکا «جسی جکسون» و «پت رابرتسون» دو کشیش و مبلّغ دینی هستند که نامزد مقام ریاست جمهوری شده و با حقظ و اعلام باورهای خود، فعالیت سیاسی میکردند و حتی «رابرتسون» در تبلیغات و نطقهای انتخاباتی خود، یکی از اهدافش را پیاده کردن ارزشهای الهی و اخلاقیات دینی در جامعه اعلام میکرد و یا سازمان «ائتلاف مسیحیون» که در آمریکا با تمام توانش میکوشد برنامههایی چون: جلوگیری از سقط جنین، آزادی نیایش و دعا در مدارس و تبلیغ و دعوت به مسیحیت را اجرا کند[۲۷].
دلایل لزوم پیوند دین و سیاست
۱٫ جامعیت دین اسلام، مقتضی دخالت آن در سیاست
۲٫ اجرای بسیاری از احکام اسلامی، منوط به وجود حکومت دینی است.
۳٫ سیرهی عملی پیامبر اسلام(ص)، حاکی از آمیختگی دین و سیاست است.
۴٫ از قرآن و سنّت، میتوان مبانی تشریعی و فقهی دخالت دین در سیاست را به دست آورد.
۵٫ اگر دین به سیاست نیاندیشد، خود را نفی کرده است.
۶٫ اگر دین در سیاست و اجتماع دخالت نکند، مردم احساس پوچی خواهند کرد و به کمال نخواهند رسید.
۷٫ در صورت ترکیب دین و سیاست، تقوای دولتمردان تأمین و سیاست اخلاقی میشود.
۸٫ هنگامی که در سیاست،نیاز به فداکاری پیش میآید، دین میتواند منبع مهمّی برای تشویق افراد به این کار باشد.
پاسخ به یک شبهه
یکی از مباحث بسیار مهم دربارهی دین و سیاست، این است که آیا لازمهی پیوند دین و سیاست، عدم کاربرد عقل و دستاوردهای علمی و تجربهی بشری در عرصه سیاست است یا نه. بحث پیامدهای ترکیب دین و سیاست مطرح شد، به همین مسأله ارتباط دارد. اگر بخواهیم به اجمال به سؤال یادشده پاسخ دهیم، میتوانیم بگوییم که اقسام گوناگونی از پیوند میان دین و سیاست، قابل تصوّر است. لذا در سطح نظری، میتوان بر مبنای انواع پیوندهایی که میام دین و سیاست متصوّر است، دیدگاههای متفاوتی عرضه کرد.
در یک نگاه کلّی، حدود دخالت دین در سیاست، تعیینکنندهی سازگاری یا ناسازگاری پیوند دین و سیاست با عقلگرایی در عرصهی سیاست است. اگر فرض بر این باشد که دین، عهدهدار شناسایی نیازهای آدمی و تمایلات وی در همهی ابعاد حیات فردی و اجتماعی و سپس برنامهریزی برای آنهاست، در این صورت، عقل انسانی نقش بسیار محدودی از جمله در سیاست ایفا خواهد کرد...
منبع:سایت نوگرا
ادامه ...